تمام راه ظهور تو با گنه بستم دروغ گفته ام آقا که منتظر هستم کسی به فکر شما نیست راست می گویم دعا برای تو بازیست راست می گویم اگرچه شهر برای شما چراغان است برای کشتن تو نیزه هم فراوان است من از سرودن شعر ظهور می ترسم دوباره بیعت و بعدش عبور می ترسم من از سیاهی شب های تار می گویم من از خزان شدن این بهار می گویم درون سینه ما عشق یخ زده آقا تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا کسی که با تو بماند به جانت آقا نیست برای آمدن این جمعه هم مهیا نیست..
سپاسگزارم محسن عزیز
زیباااااااااااااااااااست...
بگذار چشم حسودان
دامنگیر خودشان شود
وقتی دست های آقایمان
گره خورده بر روزگارمان
شیرین است احوالمان
وقتی شمیم گل نرگس
آکنده می کند فضای قلبمان را
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفته ام آقا که منتظر هستم
کسی به فکر شما نیست راست می گویم
دعا برای تو بازیست راست می گویم
اگرچه شهر برای شما چراغان است
برای کشتن تو نیزه هم فراوان است
من از سرودن شعر ظهور می ترسم
دوباره بیعت و بعدش عبور می ترسم
من از سیاهی شب های تار می گویم
من از خزان شدن این بهار می گویم
درون سینه ما عشق یخ زده آقا
تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا
کسی که با تو بماند به جانت آقا نیست
برای آمدن این جمعه هم مهیا نیست..
سپاسگزارم محسن عزیز
زیباااااااااااااااااااست...
بگذار چشم حسودان
دامنگیر خودشان شود
وقتی دست های آقایمان
گره خورده بر روزگارمان
شیرین است احوالمان
وقتی شمیم گل نرگس
آکنده می کند فضای قلبمان را